ایلیانوشت
چه کسی در ایران قدرت را در دست دارد؟
آیت الله خمینی گفت «جمهوری اسلامی، نه یک کلمه کم ، نه یک کلمه زیاد». مردم رای دادند و بعد، جمهوری اسلامی دایر شد. آقای خمینی گفت «حفط نظام از اوجب واجبات است.» در راستای همین فرموده، هزاران اتفاق در دهه ی شصت افتاد. آیت الله خمینی گفت «نگذارید انقلاب به دست نا اهلان و نامحرمان بیفتد»، اینک همه ی جناح ها یکدیگر را نا اهل و نامحرم می دانند! آیا مفری هست؟

آیت الله خمینی درگذشت و سخنان او ، در هر جایی که لازم باشد دستاویزی می شود برای حاکمیت. رهبر پیشین انقلاب، سخنان بسیار دیگری هم گفته است که گاهی تعمدا به پستو می رود. اما برخی گفته های ایشان گویی بسیار برای حاکمیت مبارک است. از جمله حفظ نظام!

اینکه حاکمیت در اختیار چه کسانی باشد، اینکه نظام، همان نظام مد نظر آیت الله خمینی باشد یا نباشد، اینکه قدرتمندان، نا اهل و نامحرم باشند یا نباشند، و بسیاری مسائل دیگر؛ ظاهرا به کسی ارتباط ندارد، چیزی که مهم است حفظ کردن نظام (بخوانید قدرت) به هر قیمتی است.

بیایید ببینیم در حال حاضر چه کسی در ایران قدرت را در دست دارد؟

روز گذشته علی لاریجانی گفت که یک ماه است همراه با برادرش برای آزادی حجاریان تلاش می کند. چند ماه پیش نیز رییس قوه مقننه، در واکنش به سانسور قسمتی از سخنانش در صدا و سیما با عتاب آنها را خطاب قرار داد که رعایت انصاف را بکنند، هر چند وی در آخر جمله اش اضافه کرد که ضرغامی مجبور است اینگونه عمل کند. خود آقای ضرغامی نیز به عنوان رییس سازمان صدا و سیما هنگامی که از سخنان ذوالنور در ارتباط با همسر شهید باکری به تنگ آمد فقط توانست در روزنامه جام جم مطلبی بنویسد. او حتی نتوانست دقایقی از آنتن سازمان عریض و طویلش را بخود اختصاص دهد. آیت الله هاشمی شاهرودی، مدتی قبل دستور داد به وضعیت همه بازداشت شدگان ظرف یک هفته رسیدگی شود، اما این دستور رییس قوه قضاییه هم در کنار سایر فرامین او از جمله حقوق شهروندی و غیره به بایگانی سپرده شد. نمایندگان مجلس برای بررسی وضعیت زندانیان فعال سیاسی به زندان اوین می روند، اما نمی توانند با آنها دیدار کنند. رییس مجلس خبرگان که در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴، به خداوند پناه برده بود، به عنوان قدیمی ترین خطیب جمعه، حتی نمی تواند به نماز جمعه برود، (ظواهر اینطور نشان می دهد)، مراجع تقلید صدایشان در نمی آید. محسن رضایی یکی به نعل و یکی به میخ می زند و مشخص نیست چرا هم در مراسم تنفیذ شرکت می کند و هم برادرش را وامی دارد تا برای اولین بار اعلام کند هفتاد درصد برگه های رای با یک خودکار و یک دستخط نوشته شده اند. روسای جمهور پیشین تهدید به محاکمه می شوند و............

شخصیت های نام برده شده در عبارات فوق، افراد معمولی نیستند، جدای از سهم داشتن هر یک در این انقلاب، و با وجودی که در تاریخ سی ساله مسئولیت های مهمی داشته اند، هم اکنون نیز پست های بسیار کلیدی را در اختیار دارند، ولی هیچ کاری نمی توانند انجام دهند. رییس قوه مقننه در یک مملکتی که بر رابطه گرایی استوار است، نمی تواند برای آزادی یکی دیگر از مسئولین سابق همین نظام اقدام کند. رییس مجلس خبرگانی که قرار بود بر بزرگترین قدرت کشور، یعنی رهبری نظارت کند، اکنون نمی تواند حتی یک بیانیه دلخواه بدهد و همینطور سایر مسئولین فعلی قوای مختلف که گویی همه صوری هستند! و بسان یک کارمند برای قدرت های در سایه انجام وظیفه می کنند. بنابراین برای ما هنوز مشخص نیست که قدرت در اختیار کیست. آیا همه ی قدرت در اختیار آیت الله خامنه ای است؟ یا تعدادی افرادی خاص، آقای خامنه ای را هم به گروگان گرفته اند؟ اگر اینطور است ، این افراد چند نفرند؟ چه کسانی هستند؟ چرا در سایه نشسته اند؟ آیا این افراد بر علیه مسئولین کشور (با استفاده از جنگ کثیف) مدارکی جمع کرده اند که آنان را در بزنگاه های خاص وادار به پیروی و سکوت می کنند؟ و بسیاری سوالات دیگر... چیزی که مشخص است این است که باید ثابت کنیم سخن آیت الله خمینی برای حفظ نظام جمهوری اسلامی بود، نه این نظام!